سه-چهار ماهی است حواس پَرتی به سراغم آمده و  به شدت آزارم میدهد!هفته ی پیش که امتحان دادم کارت ورود به جلسه ام را توی جیب پالتویم گذاشتم که برای امتحان بعدی که دقیقا میخواستم همین پالتو را بپوشم یادم نرود و همراهم باشد و دیگر کارت ورود به جلسه را از توی جیبم بیرون نیاوردم تا دیشب که میخواستم همان پالتو را بیندازم توی ماشین لباسشویی و اصلا یادم نبود که کارت ورود به جلسه توی جیبم است،پالتو را انداختم توی ماشین لباسشویی و بعد هم خشک کُن، بعد آوردمش بیرون گذاشتمش پایین بخاری تا نم هایش گرفته شود،شام خوردم،کارهایم را انجام دادم و آخرشب که روی تخت دراز کشیده بودم تازه یادم آمد به کارت ورود به جلسه ی هفته ی پیش که دیگر پودر شده بود.سریع رفتم توی جیب های پالتویم را گشتم آنقدر خُل وضعم که احتمال میدادم هنوز سالم باشد دستم را بُردم توی جیبِ سمت راست و یک کاغذ خیسِ مچاله ی لِه شده دیدم.حالا شانس آورده بودم که یک کپی دیگر هر چند بدون مُهر ازش داشتم،وگرنه برای آخرین امتحان باید کلی اعصاب خوردی میکشیدم!دارم به این فکر میکنم که خوب شد چیز مهمتری نبود،مثلا شناسنامه یا کارت ملی!نتیجه اخلاقی:دیگر هیچوقت هیچ چیزی را در جیب پالتویم نگذارم.شما هم هیچوقت هیچ چیزی را توی جیب های مبارکتان نگذارید.بالاخره خودتان یا مادرتان همیشه حواسش جمع نیست.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

dtmot تور تایلند | تور ارمنستان | تور گرجستان | تور مالزی | تور ویتنام | تور ترکیه کلینیک مددکاری اجتمای آیندگان سایه درختان dehghanian مجله پزشکی زیبایی و سلامت چت روم | اول چت abccom